تاریخ انتشار : یکشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۲
کد خبر : 35365

اصفهان را در حوضه آبریز ببینیم / پویش افزایش آگاهی مردم؛ راهکاری برای حل مشکلات محیط زیستی

اصفهان را در حوضه آبریز ببینیم / پویش افزایش آگاهی مردم؛ راهکاری برای حل مشکلات محیط زیستی

در پایان بخش دوم از گفت‌وگو با جواد امین منصور، دیپلمات پیشین کشورمان در نهادهای بین‌المللی و پژوهشگر روابط بین‌الملل و نویسنده کتاب‌های «مدیریت موافقتنامه‌های زیست‌محیطی بین‌المللی: رژیم‌های پایبندی و اجرا» و «توسعه پایدار و محیط‌ زیست در سیاست خارجی ایران»، از سیاست دو کشور کاستاریکا و سوئیس بر اساس اصل پایداری صحبت شد؛ کاستاریکا با اجرای

در پایان بخش دوم از گفت‌وگو با جواد امین منصور، دیپلمات پیشین کشورمان در نهادهای بین‌المللی و پژوهشگر روابط بین‌الملل و نویسنده کتاب‌های «مدیریت موافقتنامه‌های زیست‌محیطی بین‌المللی: رژیم‌های پایبندی و اجرا» و «توسعه پایدار و محیط‌ زیست در سیاست خارجی ایران»، از سیاست دو کشور کاستاریکا و سوئیس بر اساس اصل پایداری صحبت شد؛ کاستاریکا با اجرای سیاست صحیح بر اساس اصل پایداری، تمرکز خود را بر روی گردشگری طبیعی(اکوتوریسم) متمرکز کرده‌ است و به جای احداث کارخانه‌های بزرگ پرآب‌بری چون سیمان و مجتمع فولاد، یا به جای تراشیدن جنگل‌ها، بر اساس برنامه راهبردی درازمدت، اصل را بر گردشگری و گردشگری طبیعی قرارداده و سال‌هاست که میلیاردها دلار از طریق گروه‌های گردشگری جذب می‌کند، این کشور به جای تخریب صحنه‌های زیبای طبیعی، گردشگری را ایجاد کرده و از این طریق درآمد زیادی هم کسب می‌کند. یا کشور سوئیس که طبیعت خود را حفظ کرده و در سیاست‌هایش کشاورزی و باغداری محدود، ساعت‌سازی، بانکداری، سرمایه‌گذاری خارجی، صنعت گردشگری و اسکی و شکلات‌سازی را در اولویت قرار داده از آن‌طریق تولید ثروت می‌کند.  
همچنین، مطرح شد که ما هم می‌توانیم با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و مناطق متنوع زیبا در کشورمان، به تدوین و تصویب راهبردی جامع و درازمدت پرداخته و محیط زیست و منابع طبیعی خدادادی را وسیله‌ای برای خلق ثروت کنیم.  
آنچه که در ادامه می‌خوانید بخش سوم از گفت‌وگوی خبرنگار ایسنا با جواد امین منصور در خصوص آخرین تحولات، چالش‌ها و راه‌حل‌ها در ابعاد مختلف جهان به ویژه در زمینه‌های توسعه‌ای و محیط زیست و منابع طبیعی است.
اگر بخواهیم اصفهان را در چارچوب توسعه پایدار بررسی کنیم، وضعیت آن را چگونه تحلیل می‌کنید و آینده محیط‌ زیست اصفهان را چگونه می‌بینید؟ مشکلات جاری ناشی از چیست و تهدیدها و فرصت‌های آن کدامند؟
شما خوب می‌دانید که اصفهان یک شهر زیبا و کم‌نظیر در دنیا با آثار باستانی فراوان، چند فرهنگی با پیروان مذاهب مختلف، با ویژگی‌های ارزشمند مهمان‌دوستی و مهمان‌پذیری و آستانه رواداری بالاست. اصفهان در منطقه‌ای خشک واقع شده و زاینده‌رود همچون خون جاری در رگ اصلی آن است. حیات اصفهان وابسته به این رودی است که بخش بزرگی از روان‌آب آن از کوه‌های واقع در چهارمحال بختیاری سرچشمه می‌گیرد. این شهر تاریخی به علت نبود راهبرد و برنامه‌ای مشخص، آینده‌نگرانه و لازم‌الاجرا در حوضه آبریز زاینده‌رود دچار چالش‌های بزرگی است و نیاز به آسیب‌شناسی و راه‌حل علمی و خردمندانه دارد.   
با توجه به زیست‌بوم شکننده استان اصفهان و اثرات کوتاه‌مدت و درازمدت، برای هر برنامه توسعه‌ای آن، باید ملاحظات محیط‌زیستی را در جریان برنامه‌ریزی توسعه‌ای و اجرا، با حساسیت در نظر داشت و در اولویت قرار داد، اما تاکنون ملاحظات محیط‌زیستی در برنامه‌های ملی و محلی کمتر مورد توجه بوده است. بنابراین، توسعه ناپایدار و مصرف روزافزون و بی‌رویه آب را می‌توان عامل اصلی نابسامانی‌ها از جمله کمبود آب شیرین در استان، به‌ویژه شهر اصفهان و مناطق فرودست نامید.
اگر بخواهم موضوع را بیشتر باز کنم و علل مشکلات کنونی را جستجو نماییم، باید از تکه پاره شدن حوضه آبریز زاینده‌رود به سه استان و جداسازی سازوکارهای مدیریتی آن‌ها، انتقال حوضه به حوضه بخشی قابل توجهی از منابع آب در فرادست، وجود درصد بالای بیکاری و فقر در مناطق فرادست، نبود برنامه جامع و مدون برای توسعه پایدار سه استان، برداشت غلط از کارکرد تالاب گاوخونی به‌عنوان مقصد نهایی روان آب، برداشت غلط در مورد مالکیت منابع طبیعی از جمله آب، عدم انجام اقدام کافی برای افزایش کارایی استفاده از منابع آب در حوضه آبریز، برداشت بی‌رویه از آب در طول مسیر رودخانه (برای آبیاری باغات جدید بر روی تپه‌ها و کوه‌ها و دشت‌ها و درختکاری بیش از حد از جمله در دامنه کوه صفه که منجر به استفاده از آب‌های استراتژیک زیرزمینی منطقه و فرونشست برخی دشت‌های اطراف شده‌اند، کاشت وسیع چمن و برخی دیگر گیاهان غیربومی پرآب‌بر در شهرها نام برد. در ادامه بیان علل مشکلات کنونی می‌توان افزایش سطح مزارع و باغات با محصولات پرآب‌بر (نظیر برنج و هندوانه و خربزه)، احداث صنایع آلاینده پرآب‌بر و پرانرژی‌بر متعدد نظیر مجتمع‌های فولاد، نیروگاه، سیمان، پالایشگاه و پتروشیمی و …، بی‌توجهی به حقابه تالاب گاوخونی، نبود یک برنامه جامع و در نتیجه یک سازوکار منسجم و فراگیر برای مدیریت رودخانه و تالاب، بخشی‌نگری در هنگام تدوین و اجرای پروژه‌ها و بی‌توجهی به تعهدات ملی و بین‌المللی به‌ویژه در قبال کنوانسیون‌های رامسر و تنوع زیستی را نیز مطرح کرد.
همانگونه که اشاره شد، استان اصفهان در منطقه‌ای خشک و نیمه‌خشک واقع است. در نتیجه برنامه‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی آن باید متناسب با وضعیت آب‌وهوایی و طبیعت آن باشد. ما رودخانه‌ای داریم که منشاء عمده آب‌های آن کوه‌های چهارمحال و بختیاری است، رودخانه از اصفهان می‌گذرد و به تالاب گاوخونی می‌رسد. ما باید در ارتباط با برنامه‌ریزی در اصفهان فراتر از استان فکر کنیم و آن را در حوضه آبریز ببینیم. تقسیم حوضه آبریز به سه استان چهارمحال بختیاری، یزد و اصفهان اشتباهی است که صورت گرفته است. ما باید حوضه آبریز در مجموع و با توجه به ملاحظات محیط‌زیستی نگاه می‌کردیم. یعنی این سه استان باید یک استان باشد و در نتیجه مدیریت منابع طبیعی آن هم یکپارچه شود و منافع مردم سه استان مورد توجه قرارگیرد. جامعه بین‌المللی در راه‌حلی برای مشکلات مشابه، پیشنهاد «مدیریت یکپارچه حوضه آبریز» را می‌دهد، در اسناد حقوقی محیط زیستی بین‌المللی به مدیریت یکپارچه منابع آب ‌Integrated Water Resource Management می‌گویند. بدین معنا که بهره‌برداران مناطق فرادست، میانه مسیر و فرودست (تالاب)، مدیریت منابع آب و چگونگی بهره‌برداری از آن را به‌طور مشترک به‌عهده گیرند. روشن است که با پیش‌گرفتن این روش، با افزایش نزولات آسمانی، بهره‌برداری به‌طور هماهنگ و یکسان در نقاط مختلف حوضه آبریز افزایش و با کاهش نزولات مصرف کم می‌شود.

طبیعت پاییزی حاشیه زاینده رود، روستای بن و هوره در استان چهارمحال و بختیاری، سال ۱۳۹۶

ما می‌توانستیم اصفهان را بر روی گردشگری متمرکز کنیم؛ رودخانه و تالاب آن را زنده نگه داریم، حوضه آبریز را تبدیل به زیستگاه مناسبی برای پرنده‌های محلی پرندگان مهاجر کنیم. با ادامه ارائه گسترده‌تر خدمات گردشگری و نیز احداث صنایع پاک و کم‌آب‌بر به‌طور محدود می‌توانستیم اشتغال ایجاد کنیم، اما متاسفانه با توسعه صنایع آلاینده، آلودگی شهر را به شدت افزایش داده‌ایم. زمانی که به پایین دستِ رودخانه آب نرسد و کشاورزی اصفهان از بین برود، افراد زیادی بیکار می‌شوند، به شهر مهاجرت می‌کنند و شهر که شلوغ شود اگر افراد نتوانند کار پیدا کنند، جرم هم ممکن است بیشتر ‌شود. از این‌رو داشتن راهبرد و برنامه اجرایی برای حوضه آبریز امری ضروری است.
چنان‌که ذکر شد، «مدیریت یکپارچه منابع آب» راه‌حل پیشنهادی جامعه بین‌المللی برای مشکلات مشابه است، اما ما برنامه و سازوکار اجرایی نداریم؛ سازمان‌های آب استانی ما سه سازمان و به‌صورت جداگانه هستند، در نتیجه مدیریت منابع آبی‌مان هم جداست. وقتی می‌گوییم مدیریت منابع آبی به‌عنوان یک راه حل باید وجود داشته باشد، یعنی باید در مدیریت تمام عناصری که در تولید آب، در استفاده از آن، از فرادست تا فرودست که تالاب‌ هست، سهیم باشد. به عبارت دیگر، ما باید سازوکاری داشته باشیم که از چهارمحال بختیاری را شامل شود تا اصفهان که در مسیر است تا آخرش که تالاب است و تا یزد که خود از منفعت منابع زیرزمینی از طریق قنات‌ها استفاده می‌کند، زیرا وقتی آب وارد تالاب می‌شود همانجا متوقف نمی‌شود، به زیرزمین می‌رود، پخش می‌شود و منابع زیرزمینی را تغذیه می‌کند. در نتیجه تمام بخش‌های درگیر باید در مدیریت یکپارچه منابع آب مدنظر قرار گیرند.  

اصفهان، سال ۱۴۰۰

از قول یک کارشناس خارجی نقل می‌کنم که می‌گفت: «با توجه به خشک‌بودن منطقه، اصفهان بیش از حد درخت دارد». من از کاشت گسترده چمن در اصفهان و دیگر شهرهای اطراف تعجب می‌کنم! چرا که چمن پرآب‌بر است و گیاهان پرآب‌بر و پهن‌برگ نباید در این مناطق کاشته شوند. من در تعجب هستم که چرا شهرداری‌ها به این مهم توجه نمی‌کنند! با برگ پهن، درخت و بوته دچار تبخیر بیشتری می‌شود، پس باید گیاهان با برگ‌های ریزتر باشند. استفاده و کاشت درختان و سایر گیاهان بومی در اولویت باشد. باید در هر منطقه‌ای از کشور از گیاهان و گل‌های بومی خودش استفاده کرد، زیرا متناسب با آب‌وهوای آن مناطق در طول تاریخ ادامه حیات داده‌اند.
کاشت درخت در دامنه کوه صفه و زدن آبشار خیلی زیباست، اما این کار نوعی استفاده بی‌رویه از منابع آب در میانه مسیر است و باعث می‌شود آب کمتری به پایین‌دست برسد. در «مدیریت یکپارچه منابع آب» جلوی این کارها گرفته می‌شود و آن کشاورز پایین دست اعتراض می‌کند که چرا اینجا استفاده بی رویه و بیشتر از سهمیه خود می‌کنید؟ همچنین، در مناطق خشک یا نیمه‌خشک کاشتن برنج اشتباه است. در حالی که در اطراف رودخانه اصفهان برنج می‌کارند! بی‌برنامگی، نبود راهبرد و استفاده اشتباه و بی‌رویه از آب در بالادست موجب محروم شدن پایین‌دست و تالاب از حقابه است.
به‌نظر من مسائل اصفهان قابل حل است، در صورتی که برنامه و اراده لازم باشد. ما یک‌سری صنایع قدیمی فرسوده یا صنایع آلاینده داریم که علاوه بر آلوده‌کردن خاک اطراف و فضای شهرهای مجاور و به خطر انداختن سلامتی مردم، به انتشار گازهای گلخانه‌ای کمک شایانی می‌کنند. برای همین در انتشار گازهای گلخانه‌ای، ما ردیف سوم را در میان ۵۳ کشور آسیا و اقیانوسیه و ردیف هفتم در بین کشورهای جهان را اشغال کرده‌ایم.
طی برنامه‌ای جامع و با رعایت یک‌سری اصول زیست محیطی و شهری می‌توان صنایع با آلایندگی بالا و فرسوده قدیمی را جمع و با صنایع کمتر آلاینده و کم آب‌بر جایگزین کرد. بقیه را نیز ضمن احداث شهرک‌های صنعتی به مناطق جنوبی کشور انتقال داد تا به مرور زمان برای ادامه یا عدم ادامه فعالیت آنها تصمیم گرفت. در این صورت به جنوب هم رسیدگی می‌شود و آبی که به این صنایع می‌رسد را می‌توان با ایجاد تأسیسات آب شیرین‌کن تامین کرد. مکان پیشنهادی به منابع انرژی واقع در جنوب کشور هم نزدیک‌تر است. با چنین اقدامی جمعیت برای کار به سمت جنوب می‌رود، در اصفهان کاهش جمعیت صورت می‌گیرد و کمتر از منابع آبی استفاده می‌شود و در آن مناطق مانند جنوب که مشکل کاهش جمعیت داریم در برنامه‌ای جامع، جمعیت افزایش پیدا می‌کند.  
متاسفانه و به‌ غلط، گاهی گرمایش زمین به‌عنوان موضوعی مطرح می‌شود که خارج از کنترل ما است و به آن دستی نداریم. این حرف اشتباه است. چنانچه اشاره شد، ایران در زمینه انتشار گازهای گلخانه‌ای در سطح جهان در رده بالا قرار دارد و متاسفانه هیچ برنامه جامعی هم برای کاهش انتشار نداریم.  
شما مکرر به اهمیت تالاب‌ها به‌طور اعم و تالاب گاوخونی به‌طور اخص اشاره می‌کنید. در گذشته آن‌ها را مرداب می‌نامیدند و گاهی مردم نظر منفی نسبت به آن داشتند. اهمیت تالاب‌ها و تالاب گاوخونی در چیست؟
من متخصص محیط‌زیست نیستم. اما در تماس با کارشناسان داخلی و خارجی محیط‌زیست و همچنین به خاطر درگیر بودن در مذاکرات بین‌المللی مربوط به محیط‌زیست، منابع طبیعی و توسعه مطالبی آموخته‌ام که خدمتتان عرض می‌کنم. فواید اقتصادی تالاب‌ها حدود ۱۰ تا ۱۵ برابر بیشتر از فواید زمین‌های کشاورزی یا تولیدات صنعتی است. اما چون اولویت در برنامه‌ریزی به تالاب‌ها داده نمی‌شود، می‌بینیم که آن‌ها تحت فشار فعالیت‌های صنعتی، کشاورزی و دامداری هستند. در قدیم‌ ما به تالاب عنوان مرداب می‌دادیم، یعنی جایی که آب ساکن و مرده است. ما نیزارهای واقع در مسیر زاینده‌رود را نابود کردیم! اصفهان نیزار داشت، اما با برداشت‌های اشتباه که فکر می‌کردیم نیزار یک گیاه هرز است و بسیاری از آن‌ها را از بین بردیم. نیزار یک وسیله تصفیه طبیعی و مفید آب است که وقتی در تالاب و مسیر رودخانه رشد می‌کند، آب را تصفیه می‌کند.  
یک ضرب‌المثل قدیمی وجود دارد که «برای نابودی مگس یا پشه، باید تالاب را از بین برد»، در صورتی که این نوع تفکر ناشی از برداشت‌های غلط ما در گذشته از تالاب است، چون فکر می‌کردیم پشه، گرگ یا سوسک موجوداتی اضافه و مضر هستند، درحالیکه کلیه جانداران بخشی از طبیعت و چرخه حیات هستند و وجودشان لازم است.  
برداشت غلط دیگر آن است که فکر می‌کنیم اگر آب در تالاب یا دریاچه و دریا و اقیانوس برود، هدر می‌رود! آب هیچ گاه هدر نمی‌رود. فکر می‌کنیم اگر آب کارون در خلیج فارس بریزد، هدر می‌رود، در صورتی که این اشتباه است، آب باید به خلیج فارس بریزد. خلیج فارس یک بدنه آبی نیمه بسته است که سه طرف آن خشکی است. آب شیرین باید از رودخانه‌ها وارد آن شود وگرنه این روند نمکی‌تر شدن آب خلیج فارس ادامه پیدا می‌کند و برای اکوسیستم آن نابودکننده است، زیرا یک حدی از آب خلیج فارس تبخیر می‌شود و بخشی هم برای تاسیسات آب‌شیرین‌کن کشورهای ساحلی استفاده می‌شود. پساب‌های بسیار شور تاسیسات مورد اشاره مجددا وارد آب خلیج فارس می‌شود و آب آن آلوده‌تر و شورتر می‌کند. علاوه بر این، آلودگی نفتی و پلاستیکی هم وجود دارد و در نتیجه محیط خلیج فارس نامساعد می‌شود و اکوسیستم آن رو به نابودی می‌رود. باید آگاه باشیم که اگر دو یا سه درجه آب خلیج فارس گرم‌تر شود، مرجان‌ها و بسیاری از آبزیان آن از بین می‌روند و زیست بوم آن بدنه آبی نیلگون زیبا ویژگی اکولوژیکی خود را تا حد زیادی از دست می دهد. ما طولانی‌ترین سواحل خلیج فارس را داریم. این به این معناست که بیشتر آسیب‌های وارده به خلیج فارس متوجه ما می‌شود و ازین رو ما باید بیش ازدیگران محافظ آن باشیم، نه مخرب آن.  
اگر موضوع را در سطحی کلان‌تر ببینیم، در جهان چرخه آب وجود دارد. آب به‌طور دائم می‌چرخد، ما با ساختن سدهای بزرگ و برخی دیگر اقدامات نادرست در این چرخه اختلالات عظیم ایجاد می‌کنیم. در چرخه آب، آب‌ دریاها و اقیانوس‌ها تبخیر می‌شود، بالا می‌رود و به ابر تبدیل می‌شود، بر اثر وزش باد، بخار به شکل ابر به بالای سرزمین‌ها و کوه‌ها می‌رود و به شکل باران در دشت‌ها و شهرها فرو می‌ریزد، در نهرها جاری می‌شود و آب‌های زیرزمینی را تامین می‌کند. همچنین وارد رودخانه‌ها می‌شود؛ بخشی تبخیر می‌شود و هوا را تلطیف می‌کند. از بخشی دیگر هم برای مصارف صنعتی و کشاورزی استفاده می‌کنیم. بخشی از آب‌های جاری در رودخانه‌ها به دریاها می‌ریزند و این چرخه دائماً تکرار می‌شود.

نمایی از سد زاینده رود، سال ۱۳۹۹

متاسفانه ما با فعالیت‌های ناپایدار در این چرخه آب اختلال ایجاد می‌کنیم، محیط دریا را آلوده‌تر و شورتر می‌کنیم و اکوسیستم و همچنین صنعت شیلات را از بین می‌بریم. موضوعات را باید کلان دید، کلان فکر کرد و برنامه‌های کلان ارائه داد تا اکوسیستم برای آینده و آیندگان حفظ شود.  
به نظر من، مشکلات محیط زیستی اصفهان قابل حل است اگر اراده قاطعی در کار باشد و اگر راهبردی منطقه‌ای در قالب راهبرد جامع کشور وجود داشته باشد. متذکر شوم که هر راهبردی و سیاستی باید همراه به پویش افزایش آگاهی عمومی باشد و در آن نهادهای مدنی و جوامع دانشگاهی مشارکت فعال داشته باشند.  
طبیعتا سیاست خارجی ما هم باید مبتنی بر این راهبرد باشد، یعنی در جهت اجرای راهبرد باشد و مثلاً اگر سیاست خارجی‌مان به جهت دیگری برود، اشتباه است. در حال حاضر سیاست خارجی مان مبتنی بر درآمدهای نفتی و اقتصاد وابسته به نفت است، در حالی که ما باید وابستگی اقتصادمان را به درآمدهای ناشی از سوخت‌های فسیلی کمتر و کمتر کنیم. شعاری که طی چند دهه گذشته داده‌ایم اما برخلاف آن، هربار با اعلام فروش بیشتر نفت و گاز، آن را یک پیروزی تلقی می‌کنیم.
در مورد گازهای گلخانه‌ای، گرمایش زمین، تغییر آب و هوا و اثرات آنها لطفا بیشتر توضیح دهید. عوامل و آثار آن بر جهانیان و ما چیستند؟
گازهای گلخانه‌ای که در فضا تجمع می‌کنند، مرکب از چند نوع گاز از جمله دی اکسید کربن، متان و… و. هستند. لایه ضخیم گازهای گلخانه‌ای به دور کره زمین (که پدیده‌ای متفاوت از لایه ازن است) باعث می‌شود که گرمای ناشی از انعکاس نور خورشید در به گازهای گلخانه ای برخورد و در همانجا باقی بماند و منجر به گرم‌تر شدن آن فضا شود. چنانچه اشاره شد، عامل اصلی تولید دی اکسید کربن استفاده از سوخت‌های فسیلی است. انتشار گاز متان هم ناشی از عوامل مختلفی ازجمله انباشت پسماندها، بازدم جانوران بویژه دام‌ها و غیره است. گرمایش زمین موجب آب شدن سریع‌تر یخ‌های قطبی و یخ‌های بر فراز کوه‌های بلند شده و سطح آب‌های آزاد به تدریج بالا و بالاتر می‌رود. این تغییر باعث به زیر آب رفتن جزایر و سواحل با ارتفاع کم می‌شود. الگوهای بارندگی تغییر کرده، بارش و توفان و سیلاب آنی افزایش می‌یابند. با افزایش دمای کره زمین، خشکسالی و کمبود آب شیرین در دسترس مردم در سراسر جهان کم‌وبیش تشدید شده و بخش‌های کشاورزی و صنعت و مسکن با بحران روبرو شوند. امنیت غذایی مردم مورد تهدید واقع شده بر میزان انواع بیماری‌ها، سوءتغذیه و گرسنگی افزوده می شود.  
من نمی دانم در ایران، تاکنون بررسی و محاسبه‌ای در مورد زیان‌های ناشی از تغییر آب‌وهوا صورت گرفته است یا نه؟ به‌عنوان مثال چه تعدادی از جزایر چهل‌گانه تحت حاکمیت ما در خلیج فارس به زیر آب خواهند رفت یا چقدر از مساحت آنها کاهش خواهد یافت؟ چقدر از سواحل جنوبی ما دچار فرسایش خواهند شد و احیانا چه مقدار از مساحت کشور ما و کشورهای همسایه کاهش خواهند یافت؟ چه مناطقی از کشورمان بیشتر تحت تاثیر گرمایش زمین خواهند بود و آسیب پذیرترند؟ به نظر من تک تک نهادهای داخلی مسئول هستند که ارزیابی‌های لازم را در مورد آثار مثبت و منفی گرمایش زمین در حال و آینده به عمل آورده و برای مقابله و کاهش اثرات منفی برنامه بدهند.
با توجه به افزایش تدریجی انتشار گازهای گلخانه‌ای در داخل کشور، ما از رده ۲۰ جهان  به ۱۳ رسیدیم و در حال حاضر در رده هفتم جهان هستیم. سالانه، ایران حدود یک میلیون تُن انتشار گازهای گلخانه‌ای دارد. در کشور ما اقداماتی مانند آبیاری قطره‌ای یا گازسوز کردن خودروها انجام می‌شود، اما این‌ها کافی نیستند.
برای مثال، سال گذشته پارلمان اتحادیه اروپا تصمیم گرفت بر روی محصولاتی که ناشی از تاسیسات پرانرژی‌بر و آلاینده است مانند سیمان و فولاد از اکتبر ۲۰۲۳ (چند ماه دیگر) مالیات کربن وضع کند. این قانون هم در داخل و هم در بیرون از اتحادیه قابل اجراست. براساس آن، اگر هر کشور بخواهد سیمان، فولاد، فرآورده‌های پتروشیمی یا سایر محصولات پرانرژی‌بر را به اروپا بفروشد، اتحادیه محاسبه می‌کند که برای تولید آن محصول چقدر کربن منتشر شده و متناسب با آن از ایران و دیگر کشورهای تولیدکننده مالیات خواهد گرفت. با توجه به فراوانی مجتمع های فولاد و سیمان و پتروشیمی در کشور، آیا میزان اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم این قانون بر صنایع کشور محاسبه شده است؟ آیا کشور ما راهبردی جامع و درازمدت برای مقابله با گرمایش زمین در بخش های گوناگون صنعتی، کشاورزی، دامداری، مسکن، تجاری، ….. و تغییر سیاست خارجی بر مبنای آن داریم؟ اینها سوالات مهمی است که به همراه سوالات بسیار دیگر باید پاسخ داده شود تا آینده روشن تری داشته باشیم.
انتهای پیام

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.