وقتی درباره کاشت مو صحبت میشود، معمولاً بحث روی ابزار و روش برداشت میچرخد: FUE بهتر است یا FUT؟ قطر پانچ چند باشد؟ اسکار پشت سر چطور میشود؟ اما در عمل، آنچیزی که هم ایمنی و هم نتیجه نهایی را تعیین میکند، نقشه طراحی و نحوه توزیع گرافتها در ناحیه گیرنده است. تکنیک «کاشت فیلی» دقیقاً در همین لایه کار میکند؛ نه یک روش برداشت جدید، بلکه یک الگوی طراحی و زمانبندی برای گرافتگذاری، مخصوصاً در کاشتهای پُرتراکم و بیماران پرریسک از نظر نکروز.
کاشت فیلی؛ روش برداشت نیست، زبان طراحی است
برای فهم درست جایگاه کاشت فیلی، باید دو مرحله را از هم جدا کنیم:
- برداشت (Harvesting): اینکه گرافتها با FUE، FUT یا روش ترکیبی (Hybrid) از ناحیهدهنده برداشته شوند.
- کاشت و طراحی (Grafting & Design): اینکه هر گرافت دقیقاً کجا، با چه تراکمی و در چه زمانی در ناحیه گیرنده قرار بگیرد.
کاشت فیلی کاملاً در بخش دوم قرار میگیرد. یعنی شما میتوانید:
- از هر روشی که دوست دارید گرافت را بردارید،
- اما در مرحله طراحی ناحیه گیرنده، از الگوی فیلی برای چیدمان و زمانبندی کاشت استفاده کنید.
در این الگو، جراح فقط به «پر کردن سر با مو» فکر نمیکند؛ به این فکر میکند که کدام بخش پوست سر از نظر خونرسانی حساستر است و چه ترتیبی از کاشت، کمخطرتر و در عین حال پُرتراکمتر است.
نقطه شروع طراحی: شناسایی منطقه پرخطر نکروز
هسته کاشت فیلی این است که همه جای پوست سر از نظر ریسک نکروز یکسان نیست. براساس تجربه و گزارشهای نکروز، معمولاً نواحی مرکزی و بعضی بخشهای میانی–پاریتال، اگر همزمان هم اسلیت پرتراکم بخورند و هم بلافاصله گرافتهای زیاد در آنها کاشته شود، بیشتر در معرض کاهش خونرسانی شدید قرار میگیرند.

در تکنیک فیلی، جراح قبل از شروع کار، روی سر بیمار:
- «منطقه پرخطر نکروز» را علامتگذاری میکند؛
- وضعیت بیمار (سیگاری، دیابتی، سابقه اسکار، عمل قبلی) را هم در تعیین این زون لحاظ میکند.
نکته مهم اینجاست:
این منطقه «زون ممنوعه» نیست؛ ناحیهای است که باید فشار تروما و کاشت در آن دو مرحله و با فاصله زمانی مدیریت شود، نه اینکه تراکم نهایی در آن کاهش پیدا کند.
اصول طراحی در کاشت فیلی: تراکم ثابت، زمانبندی متفاوت
الگوی فیلی چند اصل عملی دارد که آن را از طراحی کلاسیک جدا میکند:
- تراکم نهایی در زون خطر کم نمیشود
در منطقه پرخطر، همان تعداد تیغ (شکاف) و همان تراکم طراحی میشود که برای نتیجه نهایی مدنظر است. بیمار قرار نیست در این ناحیه از نظر ظاهری «کمتراکمتر» بماند. - روز اول: اسلیتزدن کامل در کل ناحیه، کاشت فقط در زونهای امن
در روز اول، در تمام ناحیه گیرنده، از جمله منطقه پرخطر، تیغها بهطور کامل و پرتراکم زده میشوند.
در نواحی کمریسکتر (مثلاً جلوی سر، کنارهها یا حلقههای اطراف)، همان روز گرافتها داخل شکافها کاشته میشوند.
در زون پرخطر، شکافها آمادهاند، اما گرافتها هنوز در آنها قرار نمیگیرند. - روز دوم: کاشت گرافتها در شکافهای آماده منطقه خطر
بعد از حداقل ۲۴ ساعت، زمانی که بخشی از خونرسانی موضعی بهبود پیدا کرده و تورم اولیه کمتر شده، گرافتها در همان شکافهای روز قبل در منطقه پرخطر کاشته میشوند.
پس تراکم نهایی کامل میشود، اما پوست دو ضربه ایسکمیک را با فاصله زمانی تحمل کرده، نه همزمان.
این الگو باعث میشود طراحی از یک «نقشه دوبعدی» (فقط محل گرافتها) به یک نقشه سهبعدی تبدیل شود که بُعد زمان هم داخلش طراحی شده است.
توزیع گرافتها؛ از نقشه روی کاغذ تا اجرا روی پوست
در عمل، جراح با الگوی فیلی اینگونه فکر میکند:
- چند هزار گرافت در مجموع داریم؟
- این تعداد برای خط رویش، نواحی قدامی، میانی و مرکزی چگونه تقسیم شود تا هم از جلو پر دیده شود، هم مرکز خطرناک تحت فشار یکباره قرار نگیرد؟
- کدام بخشها را در روز اول کامل میکنیم و کدام بخش (زون خطر) را دو مرحلهای پیش میبریم؟
بهعنوان مثال، ممکن است:
- روز اول، جلوی سر و دو طرف، هم اسلیت بخورند و هم کاشت کامل گرافت انجام شود؛
- در مرکز (زون خطر)، فقط اسلیت زده شود و کاشت آن برای روز بعد بماند؛
- تقسیم گرافتها هم طوری انجام شود که در مجموع، پوشش و تراکم نهایی مطابق طرح اولیه باشد.
به این شکل، الگوی فیلی به جراح یک چارچوب تصمیمگیری میدهد: کجا امروز «تیغ + مو» و کجا امروز فقط «تیغ» و فردا «مو».
رابطه کاشت فیلی با FUE و FUT در عمل
از آنجایی که کاشت فیلی الگوی طراحی است، بهراحتی با روشهای مختلف برداشت ترکیب میشود:
- در FUE، میتوان حجم برداشت را بر اساس برنامه دو روزه کاشت تنظیم کرد؛ بخشی از گرافتها برای روز اول، بخشی برای روز دوم.
- در FUT هم، اگر گرافتها بهخوبی آماده و نگهداری شوند، میتوان همین منطق دو مرحلهای را روی ناحیه گیرنده پیاده کرد.
در هر دو حالت، فلسفه یکسان است:
FUE/FUT ابزارند؛ کاشت فیلی نقشهای است که به این ابزار معنی و نظم عروقی–زمانی میدهد.
نتیجه طراحیمحور کاشت فیلی
کاشت فیلی را میتوان اینطور خلاصه کرد:
یک «الگوی طراحی و توزیع گرافت» که:
- ابتدا منطقه پرخطر نکروز را مشخص میکند،
- تراکم نهایی را در این زون حفظ میکند،
- اما کاشت را دو مرحلهای و با فاصله زمانی انجام میدهد،
- و در زونهای امن همان روز هم اسلیت و هم کاشت را کامل میکند.
به این ترتیب، بهجای اینکه برای فرار از نکروز تراکم کم شود، با طراحی هوشمند و زمانبندی مرحلهای، هم ایمنی عروقی حفظ میشود و هم هدف زیبایی یعنی تراکم بالا دستنخورده میماند.













Sunday, 23 November , 2025